فروبردن خشم
ای علی، سفارشی به تو میکنم و آن را حفظ کن، زیرا اگر این سفارشم را حفظ کنی پیوسته در خیر و نیکی هستی. ای علی، کسی که خشمش را که بتواند آن را انجام دهد فرو ببرد، خداوند در روز قیامت امنیّت و ایمانی به او میدهد که مزّهاش را
نویسنده: آیة الله العظمی مکارم شیرازی
یا علی، اوُصیکَ بِوَصیَّةٍ فَاحفَظها فَلا تَزالُ بِخَیرٍ مَا حَفِظتَ وَصِیَّتی. یا عَلِیُّ مَن کَظَمَ غَیظاً وَ هُوَ یَقدِرُ عَلی اِمضَائِهِ أعقَبَهُ اللهُ یَومَ القِیامَةِ أَمناً وَ ایماناً یَجِدُ طَعمَهُ.
ای علی، سفارشی به تو میکنم و آن را حفظ کن، زیرا اگر این سفارشم را حفظ کنی پیوسته در خیر و نیکی هستی. ای علی، کسی که خشمش را که بتواند آن را انجام دهد فرو ببرد، خداوند در روز قیامت امنیّت و ایمانی به او میدهد که مزّهاش را میچشد.
بحارالانوار، ج 77، ص 46
«کَظم» در اصل به معنی محکم بستن سر مشک است. گویی وقتی انسان خشمگین میشود خشم از درون وجودش به بیرون فوران میکند.
در اینجا به نکاتی باید توجّه کرد:
1. خشم و غضب یکی از عواملی مهمّ ایجاد گناه است. گناهانی که انسان هنگام خشم مرتکب میشود فراوان است، از جمله توهین و آزار مؤمن، آلودگی زبان به انواع گناهان است. همچنین گاه انسان به گناهانی دست میزند که نمیتوان آن را کنترل کرد، یا از سر خشم کاری میکند که در تمام مدّت عمرش نمیتواند آن را جبران کند. از این رو بیشتر تصمیماتی که در حال عصبانیّت گرفته میشود پشیمانی به همراه دارد. پس باید انسان به خودش توصیه کند که بعداً تصمیم میگیرم، زیرا در آن حالت فکر انسان معتدل نیست و درست کار نمیکند و قدرت تشخیص مصالح و مفاسد را ندارد. از این رو بزرگان گفتهاند در حال عصبانیّت و خشم نه تصمیم، نه دستور و نه تنبیه. به عبارت دیگر در چنین حالی هیچ عمل مهمّی انجام ندهید و فقط خود را کنترل کنید. البتّه کنترل کردن خود در حال عصبانیّت کار دشواری است و از جمله چیزهایی که در کنترل این کار مؤثر است ایجاد عوامل انصراف است. فی المثل از آن محل دور شود، یا اگر در منزل عصبانی شده است بیرون برود. حتّی گفتهاند اگر انسان ایستاده است بنشیند، یا نشسته است برخیزد و یا کمی آب بیاشامد. خلاصه در هر صورت تغییر حالت بدهد، حتّی اگر تغییر مختصری در حال خودش بدهد مؤثّر است. مثلاً به صورتش آب بزند یا سورهای از قرآن تلاوت کند تا وضع و مسیر را تغییر دهد. برخی اوقات انسان به اندازهای خشمگین میشود که برای فرونشاندن آن چارهای جز مشت کوبیدن به دیوار ندارد تا عقدههایش خالی شود و در نتیجه غضبش فروبنشیند.
خشم شعلهای از آتشهای شیطان و مهمترین ابزار ابلیس است. باید توجّه داشت که خشم انسان را از حال طبیعی خارج میکند. کسانی را دیدهایم که در حالت عادی انسانهای خوب و طبیعیاند، ولی هنگام عصبانیّت همه چیز را به سوی مقابل پرتاب میکنند، چون در آن حالت عوارض بسیاری در انسان دیده میشود و مشکل این است که انسان در آن حالت عذر شرعی ندارد که بگوید در حال خشم بودم، زیرا بیشتر قتلهایی که رخ داده در حال عصبانیّت بوده است، برای اینکه هیچکس در حال خونسردی کارد برنمیدارد تا سر کسی را ببُرد.
2. «خشم» از خطرناکترین ابزارهای شیطان برای گناه کردن است. البتّه خشم از موهبتهای الهی است که به نادرست از آن استفاده میشود، زیرا «خشم» عبارت است از بسیج تمام نیروهای بدن برای مقابله با مشکل. به عبارت دیگر، خداوند خشم را در انسان آفریده تا بتواند در مقابل تهاجمات از خود دفاع کند، زیرا اگر در این حالت خونسرد باشد و نیروهای بدنش بسیج نشود نمیتواند از خودش دفاع کند.
برخی میگویند: انسان در حال عادی حدود یک دهم نیروهایش آماده است، ولی در حال عصبانیّت قدرتش ده برابر میشود. یعنی تمام نیروهایش بسیج میشوند، لذا میبینیم که برخی در حالت عادی ضعیف به نظر میرسند ولی در حال خشم و عصبانیّت پنج نفر هم از عهدهی آنها برنمیآید و نمیتوانند او را نگاه دارند چرا که همهی قدرت او بسیج شده است. در نتیجه این چیزی را که خداوند در انسان آفریده از نعمتهای اوست ولی باید در جای خودش مصرف شود. به تعبیری دیگر، خشم بر دو قسم است: خشم مذموم، خشم ممدوح و واجب.
انسان باید در مقابل عاصیان و گناهکاران غیرت شرعی داشته باشد و نباید نسبت به آنها بی توجّه بود. آن روایت معروف که خداوند عدّهای از ملائکه را برای عذاب قومی فرستاد، ولی آنها مأموریّت خویش را انجام نداده برگشتند و عرض کردند: بارالها، در میان این قوم مردی عابد در دل شب بیدار بود و عبادت میکرد و نخواستیم آنها را نابود کنیم، به آنها وحی شد که دوباره برگردید و آن آبادی را ویران کنید و آن مرد را هم نابود کنید و بعد در روایت علّت چنین ذکر شده که همین پیرمرد عابد که درنیمههای شب عبادت میکند، حتّی یک بار در برابر گناه خشمگین نشده و به رگ غیرتش برنخورده است.
بنابراین انسان در جایی که باید امر به معروف و نهی از منکر کند و خشمگین شود باید به وظیفهاش بپردازد و در برابر گناه از پای ننشیند و چنین خشمی ممدوح و واجب است و از نظر اسلام انسان بی توجّه به این امور ارزشی ندارد. البتّه خشم نابجا ناپسند است.
3. طبق این روایت، خداوند برای فروبرندگان خشم (الکاظِمِینُ الغُیظ) دو پاداش در نظر گرفته است:
از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «ایّاکَ وَالغَضَبَ فَأوَّلُهُ جُنونُ وَ آخِرَهُ نَدَمٌ؛ از خشم بپرهیزید که آغازش جنون و پایانش پشیمانی است».
در حدیثی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لَیسَ الشَّدیدُ بِالصّرعَةِ إنَّمَا الشَّدیدُ الَّذی یَملِکُ نَفسَهُ عِندَ الغَضَبِ؛
نیرومند و قهرمان کسی نیست که در کُشتی رقیب خود را بر زمین زند، بلکه نیرومند کسی است که هنگام خشم مالک نفس خود باشد». (2)
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: «ألغَضَبُ نارٌ مُوقَدَةٌ مَن کَظَمَهُ أطفَأَها وَ مَن أطلَقَهُ کانَ أَوَّلَ مُحتَرَقٍ بِها؛ غضب آتشی است مشتعل، کسی که خشم خود را فرو نشاند آن آتش را خاموش کرده است و آن که غضب را به حال خودش آزاد گذارد خود اوّل کسی است که در شعلههای آن خواهد سوخت». (3)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ألغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرٍّ؛ خشم، کلید تمام بدیها و شرور است». (4)
حضرت علی (علیه السلام) در روایتی فرمود: «شِدَّةُ الغَضَبِ تُغَیِّرُ المَنطِقَ وَ تَقطَعُ مَادَّةَالحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الفَهمَ؛ خشم شدید چگونگی گفتار را تغییر میدهد و اساس استدلال را به هم میریزد، تمرکز فکر را از بین میبرد و فهم آدمی را پراکنده میسازد». (5)
در روایتی دیگر فرمود: «أعدی عَدُوٌ لِلمَرءِ غَضَبُهُ وَ شَهوَتُهُ فَمَن مَلَکَهُما عَظُمَت دَرَجَتُهُ وَبَلَت غایَتُهُ؛ دشمنترین دشمنان آدمی غضب و شهوت اوست. آن که بتواند این دو غریزهی سرکش را مهار کند و آنها را به فرمان خود درآورد، مقام عظیمی دارد و میتواند به اوج انسانیّت برسد». (6)
در حدیثی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إذا غَضِبتَ فَاسکُت؛ هرگاه خشمگین شدی سکوت کن». (7)
از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبهُ یَومَ القِیامَةِ؛ هر که خشمش را از مردم بازدارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز خواهد داشت». (8)
در حدیثی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اذا غَضِبَ أَحَدُکُم فَلَیَتَوَضَّأ بَالماءِ البارِدِ فَاِنَّ الغَضَبَ مِنَ النّارِ؛ هرگاه یکی از شما خشمگین شد با آب سرد وضو بگیرد، زیرا خشم از آتش است». (9)
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.
ای علی، سفارشی به تو میکنم و آن را حفظ کن، زیرا اگر این سفارشم را حفظ کنی پیوسته در خیر و نیکی هستی. ای علی، کسی که خشمش را که بتواند آن را انجام دهد فرو ببرد، خداوند در روز قیامت امنیّت و ایمانی به او میدهد که مزّهاش را میچشد.
بحارالانوار، ج 77، ص 46
نور هدایت
در این بخش از وصیّت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یک سفارش میکند و آن این است که هر کس در حال توانایی بر اِعمال خشم، آن را فرو برد خداوند در دنیا نعمتی و در آخرت نعمتی به او میدهد. نعمت آخرت امنیّت و نعمت دنیا ایمانی است که مزّهی آن را میچشد.«کَظم» در اصل به معنی محکم بستن سر مشک است. گویی وقتی انسان خشمگین میشود خشم از درون وجودش به بیرون فوران میکند.
در اینجا به نکاتی باید توجّه کرد:
1. خشم و غضب یکی از عواملی مهمّ ایجاد گناه است. گناهانی که انسان هنگام خشم مرتکب میشود فراوان است، از جمله توهین و آزار مؤمن، آلودگی زبان به انواع گناهان است. همچنین گاه انسان به گناهانی دست میزند که نمیتوان آن را کنترل کرد، یا از سر خشم کاری میکند که در تمام مدّت عمرش نمیتواند آن را جبران کند. از این رو بیشتر تصمیماتی که در حال عصبانیّت گرفته میشود پشیمانی به همراه دارد. پس باید انسان به خودش توصیه کند که بعداً تصمیم میگیرم، زیرا در آن حالت فکر انسان معتدل نیست و درست کار نمیکند و قدرت تشخیص مصالح و مفاسد را ندارد. از این رو بزرگان گفتهاند در حال عصبانیّت و خشم نه تصمیم، نه دستور و نه تنبیه. به عبارت دیگر در چنین حالی هیچ عمل مهمّی انجام ندهید و فقط خود را کنترل کنید. البتّه کنترل کردن خود در حال عصبانیّت کار دشواری است و از جمله چیزهایی که در کنترل این کار مؤثر است ایجاد عوامل انصراف است. فی المثل از آن محل دور شود، یا اگر در منزل عصبانی شده است بیرون برود. حتّی گفتهاند اگر انسان ایستاده است بنشیند، یا نشسته است برخیزد و یا کمی آب بیاشامد. خلاصه در هر صورت تغییر حالت بدهد، حتّی اگر تغییر مختصری در حال خودش بدهد مؤثّر است. مثلاً به صورتش آب بزند یا سورهای از قرآن تلاوت کند تا وضع و مسیر را تغییر دهد. برخی اوقات انسان به اندازهای خشمگین میشود که برای فرونشاندن آن چارهای جز مشت کوبیدن به دیوار ندارد تا عقدههایش خالی شود و در نتیجه غضبش فروبنشیند.
خشم شعلهای از آتشهای شیطان و مهمترین ابزار ابلیس است. باید توجّه داشت که خشم انسان را از حال طبیعی خارج میکند. کسانی را دیدهایم که در حالت عادی انسانهای خوب و طبیعیاند، ولی هنگام عصبانیّت همه چیز را به سوی مقابل پرتاب میکنند، چون در آن حالت عوارض بسیاری در انسان دیده میشود و مشکل این است که انسان در آن حالت عذر شرعی ندارد که بگوید در حال خشم بودم، زیرا بیشتر قتلهایی که رخ داده در حال عصبانیّت بوده است، برای اینکه هیچکس در حال خونسردی کارد برنمیدارد تا سر کسی را ببُرد.
2. «خشم» از خطرناکترین ابزارهای شیطان برای گناه کردن است. البتّه خشم از موهبتهای الهی است که به نادرست از آن استفاده میشود، زیرا «خشم» عبارت است از بسیج تمام نیروهای بدن برای مقابله با مشکل. به عبارت دیگر، خداوند خشم را در انسان آفریده تا بتواند در مقابل تهاجمات از خود دفاع کند، زیرا اگر در این حالت خونسرد باشد و نیروهای بدنش بسیج نشود نمیتواند از خودش دفاع کند.
برخی میگویند: انسان در حال عادی حدود یک دهم نیروهایش آماده است، ولی در حال عصبانیّت قدرتش ده برابر میشود. یعنی تمام نیروهایش بسیج میشوند، لذا میبینیم که برخی در حالت عادی ضعیف به نظر میرسند ولی در حال خشم و عصبانیّت پنج نفر هم از عهدهی آنها برنمیآید و نمیتوانند او را نگاه دارند چرا که همهی قدرت او بسیج شده است. در نتیجه این چیزی را که خداوند در انسان آفریده از نعمتهای اوست ولی باید در جای خودش مصرف شود. به تعبیری دیگر، خشم بر دو قسم است: خشم مذموم، خشم ممدوح و واجب.
انسان باید در مقابل عاصیان و گناهکاران غیرت شرعی داشته باشد و نباید نسبت به آنها بی توجّه بود. آن روایت معروف که خداوند عدّهای از ملائکه را برای عذاب قومی فرستاد، ولی آنها مأموریّت خویش را انجام نداده برگشتند و عرض کردند: بارالها، در میان این قوم مردی عابد در دل شب بیدار بود و عبادت میکرد و نخواستیم آنها را نابود کنیم، به آنها وحی شد که دوباره برگردید و آن آبادی را ویران کنید و آن مرد را هم نابود کنید و بعد در روایت علّت چنین ذکر شده که همین پیرمرد عابد که درنیمههای شب عبادت میکند، حتّی یک بار در برابر گناه خشمگین نشده و به رگ غیرتش برنخورده است.
بنابراین انسان در جایی که باید امر به معروف و نهی از منکر کند و خشمگین شود باید به وظیفهاش بپردازد و در برابر گناه از پای ننشیند و چنین خشمی ممدوح و واجب است و از نظر اسلام انسان بی توجّه به این امور ارزشی ندارد. البتّه خشم نابجا ناپسند است.
3. طبق این روایت، خداوند برای فروبرندگان خشم (الکاظِمِینُ الغُیظ) دو پاداش در نظر گرفته است:
الف) امنیّت در روز قیامت:
اگر خداوند در روز قیامت که به «یوم الحسرة»، «یوم البروز» ، «یومالخوف»، «یوم الوحشَة الاکبر» و «یومالفزع» معروف است، به انسان امنیّت بدهد بالاترین نعمت و موهبت است، زیرا اگر انسان تمام دنیا را داشته باشد ولی آرامش خاطر نداشته باشد گویی هیچ چیز ندارد.ب) ایمان:
اگرچه ظاهرش متعلّق به این دنیاست، زیرا دربارهی برخی گناهان حدیث داریم که اگر انسان آنها را ترک کند خداوند به او ایمانی میدهد که در ذائقهاش نمایان میشود. یعنی این ایمان، به صورت اعتقادی خشک نیست، بلکه چون شیرینی در ذائقه میماند و آن را احساس میکند این را به هر کس نمیدهند، به کسانی میدهند که در مقابل نفس ایستادگی و مقاومت کردهاند. مثلاً در کتاب وسایلالشیعه در باب مقدّمهی نگاه در روایتی آمده است که «چنانچه کسی چشمش به زن زیبای نامحرم بیفتد و فوراً چشمش را برگیرد. خداوند به او ایمانی میدهد که مزّهی آن را میچشد».خشم در روایات اسلامی
امام صادق (علیه السلام) از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است که حضرت فرمود: «ألغَضَبُ یُفسِدُ الایمانَ کَما یُفسِدُ الخَلُّ العَسَلَ؛ خشم، ایمان انسان را فاسد میکند چنانکه سرکه عسل را فاسد میسازد». (1)از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «ایّاکَ وَالغَضَبَ فَأوَّلُهُ جُنونُ وَ آخِرَهُ نَدَمٌ؛ از خشم بپرهیزید که آغازش جنون و پایانش پشیمانی است».
در حدیثی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «لَیسَ الشَّدیدُ بِالصّرعَةِ إنَّمَا الشَّدیدُ الَّذی یَملِکُ نَفسَهُ عِندَ الغَضَبِ؛
نیرومند و قهرمان کسی نیست که در کُشتی رقیب خود را بر زمین زند، بلکه نیرومند کسی است که هنگام خشم مالک نفس خود باشد». (2)
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: «ألغَضَبُ نارٌ مُوقَدَةٌ مَن کَظَمَهُ أطفَأَها وَ مَن أطلَقَهُ کانَ أَوَّلَ مُحتَرَقٍ بِها؛ غضب آتشی است مشتعل، کسی که خشم خود را فرو نشاند آن آتش را خاموش کرده است و آن که غضب را به حال خودش آزاد گذارد خود اوّل کسی است که در شعلههای آن خواهد سوخت». (3)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ألغَضَبُ مِفتاحُ کُلِّ شَرٍّ؛ خشم، کلید تمام بدیها و شرور است». (4)
حضرت علی (علیه السلام) در روایتی فرمود: «شِدَّةُ الغَضَبِ تُغَیِّرُ المَنطِقَ وَ تَقطَعُ مَادَّةَالحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الفَهمَ؛ خشم شدید چگونگی گفتار را تغییر میدهد و اساس استدلال را به هم میریزد، تمرکز فکر را از بین میبرد و فهم آدمی را پراکنده میسازد». (5)
در روایتی دیگر فرمود: «أعدی عَدُوٌ لِلمَرءِ غَضَبُهُ وَ شَهوَتُهُ فَمَن مَلَکَهُما عَظُمَت دَرَجَتُهُ وَبَلَت غایَتُهُ؛ دشمنترین دشمنان آدمی غضب و شهوت اوست. آن که بتواند این دو غریزهی سرکش را مهار کند و آنها را به فرمان خود درآورد، مقام عظیمی دارد و میتواند به اوج انسانیّت برسد». (6)
در حدیثی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إذا غَضِبتَ فَاسکُت؛ هرگاه خشمگین شدی سکوت کن». (7)
از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبهُ یَومَ القِیامَةِ؛ هر که خشمش را از مردم بازدارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز خواهد داشت». (8)
در حدیثی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اذا غَضِبَ أَحَدُکُم فَلَیَتَوَضَّأ بَالماءِ البارِدِ فَاِنَّ الغَضَبَ مِنَ النّارِ؛ هرگاه یکی از شما خشمگین شد با آب سرد وضو بگیرد، زیرا خشم از آتش است». (9)
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 73، ص 267.
2. مجموعهی ورّام، ج 1، ص 122.
3. عیون الحکم و المواعظ، ص 22.
4. غررالحکم، ص 49.
5. بحارالانوار، ج 71، ص 428.
6. غرر الحکم، ص 498.
7. المحجّة البیضاء ، ج 5، ص 308.
8. تحف العقول، ص 391.
9. المحجّة البیضاء، ج 5، ص 305.
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}